
شماره دوهم سال1381هجری
شمسی،مطابق1423 قمری، برابر2002 ميلادی
موافقتنامه بن و جرگه
اضطراری
جرگه های افغانستان معمولاً
از سوی پادشاه يا رئيس جمهور فرا خوانده می شود و هميشه سخنرانی گشايش
آن نيز توسط شخص شاه يا رئيس جمهور ايراد شده است. کسانی هم که رياست و
اداره عملی جرگه ها را داشته اند به عنوان نايب رئيس شناخته شده اند.
از اين رو رئيس قانونی جرگه ها شاهان يا رؤسا جمهور افغانستان بوده
اند.
اما در موافقتنامه بن که از دو جرگه، يکی جرگه اضطراری و
ديگری جرگه قانون اساسی ياد شده است، در نبود رهبری مشروع و منتخب ملی،
اين کار به سازمان ملل متحد واگذار شده است.
اين نخستين بار است
که در تاريخ 255 ساله افغانستان جرگه بزرگ ملی از سوی يک سازمان خارجی
فرا خوانده می شود. شايد هم کلمه "اضطرار" برای اين منظور آورده شده
است. وگرنه معمولاً جرگه يک کار اضطراری بوده است.
بنابر
موافقتنامه بن ، يکی از سه کار مهم اداره موقت شش ماهه، تشکيل "کميسيون
مستقل مخصوص تدارک لويه جرگه اضطراری" است. اما انتخاب اعضای اين
کميسيون که 21 نفر عضو دارد ، کار سازمان ملل متحد است.
اين کميسيون نمايندگان مردم را از سراسر
افغانستان فرا می خواند تا زمينه تشکيل حاکميت انتقالی را فراهم سازد.
با تشکيل جرگه اضطراری اداره موقت منحل شده "حاکميت انتقالی" جای گزين
آن خواهد شد.
"حاکميت انتقالی" در دو ماه اول کار خود کميسيونی
را برای تدوين قانون اساسی جديد و با همکاری سازمان ملل متحد ايجاد می
کند. 18 ماه پس از روی کار آمدن حاکميت انتقالی جرگه بزرگ ديگری برای
تصويب قانون اساسی جديد برگزار می گردد و حکومت مشروع و منتخب و فراگير
ملی در افغا نستان روی کار می آيد. اين جرگه، جرگه قانون اساسی ناميده
شده است.
انتخاب و انتصاب در جرگه ها
ترکيب سنتی
جرگه های بزرگ ملی دو گونه است: اعضای انتخابی و اعضای انتصابی. اعضای
انتخابی به نمايندگی ازمردم و اعضای انتصابی به نمايندگی ازشاه يا رئيس
جمهور تعيين می گردند.
شمار اعضای انتخابی و انتصابی هيچ
معياری ندارد. به همانگونه که شمار کل يک جرگه، مدت، زمان ، جای و
موضوع آن تابع هيچ معياری نيست. جرگه حتی مکان و ساختمان مشخصی ندارد و
بنا بر نياز خاصی ايجاد می شود و خود به خود از بين می رود. از اين رو
عضو ثابتی هم ندارد و اندازه و معيار انتخاب و انتصاب در آن نيز ثابت
نيست
گاهی ديده شده است که اعضای نماينده گی های کشور های
بيگانه نيز در آن شرکت کرده اند. چنانچه در جرگه بزرگ 1309 در دوره
محمد نادر خان، 19 نفر از نماينده گان کشور های خارجی نيز به گونه ناظر
در آن شرکت کرده بودند.
نماينده گی مردم و جرگه
ها
اصولاً در جرگه های بزرگ ملی، بنا بر نماينده گی سراسری
از همه طبقات، اقشار، اقوام و قبايل گذاشته شده است. اين اصل قانونی
ادعای مجلس شورای ملی نيز هست. اما در حالی که در مجلس شورای ملی
نمايندگان کل کشور بر معيار تقسيمات اداری اساس کاراست، در جرگه ها
افزون بر معيار تقسيمات اداری ، معيار های ديگری نيز هست. اين معيار ها
که درجه فراگيری جرگه ها را از مجلس شورای ملی بيشتر می کند از قرار
زير است:
اقوام
عنصر قوم و قبيله که در جامعه
افغانستان بسيار حساس و مهم است، مهمترين پايه جرگه هارا می سازد.
اساساً جرگه يک سنت قبيله ای است و از آن جا نشأت گرفته
است.
مذهب
مذاهب در افغانستان يک عامل تعيين
کننده ومحرکه اجتماعی است، و رهبران مذهبی ازنفوذ بسيار برخورداراند.
چون هدف اصلی هر جرگه کسب مشروعيت است، از اين رو نقش رهبران مذهبی
بسيار تعيين کننده می باشد.
روستا
اصولاً جرگه
پايه روستايی دارد، و در افغانستان هنوز هم قدرت از روستا ها سر چشمه
می گيرد و شهر ها چندان هم از نفوذ روستا خارج نشده اند.
سنت
ها
از نظر محتوا، جرگه بيشتر بر سنت های اجتماعی اتکأ دارد
و سنت های اجتماعی مردم بسيار جدی، حساس و موثرمی باشد.
از اين
نگاه، معيار های قوم، مذهب، روستا و سنت در گزينش جرگه های ملی بسيار
تعيين کننده است. اما جرگه های ملی از سال 1343 معيار جنسيت را نيز در
گزينش اعضای جرگه پذيرفته است. برای نمونه در جرگه ملی 1343 برای
نخستين بار 6 عضو زن را نيز می بينيم. هر چند اين زنان شهری بودند، اما
نشانه ای است از دگرگونی در معيار گزينش اعضای جرگه های
ملی.
جرگه اضطراری که بر اساس موافقتنامه بن از دهم ژوئن 2002
به راه خواهد افتاد، چون در يک فضای باز جهانی و با در نظر گرفتن جامعه
سنتی افغان پی ريزی شده است، افزون بر عمده ساختن معيار شرکت زنان،
برای نخستين بار معيار های عضويت متخصصان و اعضای سازمان های مدنی و
اقليت هارا نيز در جرگه افزوده است. می توان گفت که ويژگی ديگر اين
جرگه انتخابی بودن بيشتر اعضای آن است - و اضطراراً معيار شرکت افغانی
های خارج از کشور.
صفحه 1
صفحه بعدی
دوباره به اصل
صفحه
©
Copyright Salim Abed Paiman Stockholm Sweden
(2002) |