Home خانه
تا مرز نظامی گری
تا مرز نظامی گری
مصطفی «عمرزی»
در یک فلم مستند تلویزیونی، یک دختر نظامی امریکایی، پشت دستگاه رهبری طیارات بی پیلوت نشسته بود. کنترول دستگاه طیارات بی پیلوت، بی شباهت به دستگاه های گیم نیست. این دختر با مهارت، طیارات بی پیلوت را در مناطق طالبان پاکستانی رهبری می کرد و با نشانه گیری آنان، بدترین موجودات روی زمین را نابود می کند. این فلم، از دو جهت مهم است. از یک سو، نقش طبقه ی اناث را نشان می دهد که با حضور در نظامی گری، در هیچ عرصه ای از اصل نبود تفاوت زنان و مردان عقب نمانده اند و از سوی دیگر، حمله بر بنیادگرایان دینی که با تعریف زن، او را موجود پست و حقیر می شمارند، عکس تعبیری می شود که درک آن برای یک آدمخوار بنیادگرا بسیار دشوار است.
با نگارش این مقاله در پی توجیه شباهت هایی نیستیم که هر یک در بستر های جداگانه، فضا و هوای دیگر دارند.
صد سال پس از فداکاری های اعلی حضرت شاه امان الله، هنوز تلقی اجتماعی از زنان و دختران در افغانستان، متاسفانه به نتیجه ی جنس دوم می رسد. هرچند در دهکده ی جهانی، همرسانی ماجرا های زنان و دخترانی خبرساز می شود که شاید همانند دخت نظامی ای که من دیدم، در تقابل سیاسی، به تقابل اجتماعی می رسد و با قرار گرفتن در جای نابودگر، دمار از روزگار مردانی درمی آورد که با رسوب تعصب دینی، پا ها و دستان خودشان را بسته اند.
پدیده هایی که در محور زنده گی مدنی شکل می گیرند، گاه با منطق غیر قابل انکار، در نمونه هایی که دیدیم، می توانند روی بدترین جمادت فکری، اثر شکننده وارد کنند. این که یک آدمخوار بنیادگرا با کل حصار تعصب، اما از آماج یک دختر نظامی در امان نمی ماند، با فشار تلخ این حقیقت، شاید وقتی اخواتی را می بینیم که در کنار برادران ریشو و سلاح بردست، دم از جهاد می زنند، این فراز، نه فقط از تعبیر و تفسیر نو دینی حکایت نمی کند، بل با شکستن انگاره های آن، بیشتر متاثر از مُدل های اثرگذار خارجی است. وقتی با هزاران نمونه ی تصویری و ویدیویی کارنامه های مخالفینی رو به رو می شوید که در زمان حاکمیت ملا ها، تصویر و فلم را کفر محض می شمردند، آشکار است که قبول منطق پدیده هایی تخنیکی، با این حقیقت توام می شوند که ارزش آن ها در گستره های فرامرزی جهانی، حتی یک ملای آدمخواری را مجاب کرده است که می بیند با استخدام قوی ترین حنجره ها نیز نمی تواند صدا و تصویرش را به رسایی و گسترده گی دنیای مجازی منتقل کند.
مُدل های زنانه و دخترانه ی کشور هایی مختلف جهان که تا مرز نظامی گری، نقش و سهم فعال و موثر اناث را شکل می بخشند، از مرز های تعصب می گذرند. اثرگذاری این شکل دهی، حتی روی اخواتی تاثیر می گذارد که به هر حال در جو مردسالاری، اگر هم سلاح بر دست گیرند، فکر می کنند مال مردم اند.
تقسیم مدیریت جامعه روی توانایی های زنان و مردان، منطق قوی دارد؛ چه هر دو جناح با ماهیت و نوعیت پدیده هایی مواجه اند که هر کدام با ساختار زنانه گی و مردانه گی، ایجاب می کنند با مدیریت خاص، به مطلوب برسند. سفارش ملایانی را به یاد می آورم که باوجود تعیین مرز حصار و محدویت برای زنان، وقتی آنان را خطر مرگ تهدید کند، دلیل می آورند که عیادت داکتر مرد، مشکل ندارد. این مجوز دینی، شاید به سالمیت ارزش های دست نخورده ی آسمانی برمی گردد، اما آسایشی که مداوای یک زن داکتر به یک زن بیمار می بخشد، غیر قابل تردید است.
مُدل های زنانه از نظامی تا ورزشی، هنری، سیاسی، اجتماعی و دینی، اثرات شگرفی روی باور های دگم گذاشته اند. این که پا به پای مخوف ترین جریان های مذهبی، حتی قشر اخوات سلاح بر دست رشد می کنند، شک نکنید که تحت تاثیر فعالیت نمونه هایی ست که در سوی دیگر، یکی در عقب دستگاه کنترول طیارات بی پیلوت، بدون ترس و محابا، بدترین دشمنان زنان و دختران را می کشد. آن چه در این میان اهمیت دارد، فرهنگ سازی های موثر تاثیرات جهانی ارتباطات است.
ترجیحاً به کنش هایی ارج گذاشته شود که اگر به مرز نظامی گری می رسند، بهتر است نظامیانی باشند که برای اولویت های کلان می رزمند، نه نمونه ای که در کنار یک عقب مانده ی دیگر، فکر می کند کشتن و ویران کردن، وظیفه و دین اوست.
یادآوری:
سایت «MILIWOMAN» ، حاوی آرشیف های مختلف تصویری زنان و دختران نظامی سراسر جهان است. لینک این سایت: https://miliwoman.com/
شرح تصاویر:
زنان و دختران نظامی کشور های روسیه، چین و کوریای شمالی.